طـــــــــــــوفان شــــــــــــادی
زندگـــــــــی وشــــــادی دردستان مــــاست
درباره وبلاگ


سلام علیکم ورحمته الله وبرکاتــــــــــــــــه حال شوماخوفین؟خوش گذشته؟ااااااااامن دارم چی میگم خب بریم سراصل مطلب قدم رنجه فرمودین که تشریف آوردین ای بابابازم که اداری ورسمی حرفیدم ولی خب اشکال نوداره خخخخخخخخخخ هرشخصیتی که هستی باش ولی خنده رونمیتونی منکربشی پس خوش بگذره وهمیشه خنده برلب باشین اووووووووه معلوم نشدچی گفتم زیادپرحرفی کردم...

پيوندها
عاشق های تنها بخونند
ضد دختر
عشق الکی!!
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان طوفان شادی لینک کنید و بعد لینک خود را قرار دهید









آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 46
بازدید هفته : 144
بازدید ماه : 784
بازدید کل : 5448
تعداد مطالب : 77
تعداد نظرات : 64
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


کد متحرک کردن عنوان وب

نويسندگان
آیدا

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 

یه غضنفر و یه آمریکاییه و یه انگلیسیه داشتن تو یه کنفرانس علمی در باره پیشرفتهای علمی کشورشون صحبت میکردن.

آمریکاییه میگه: ما یه موشک ساختیم که دقیقا وسط ماه فرود میاد. میگن: دقیقا وسط ماه؟! میگه: نه، حدوداً یه وجب اینورتر.

بعد انگلیسیه میاد میگه: ما یه سفینه فرستادیم وسط مریخ. میپرسن: درست وسطش؟ میگه: نه، تقریباً یه وجب اینورتر.

نوبت غضنفر میرسه، هر چی فکر میکنه چیزی به نظرش نمیرسه، آخرسر میگه: ما تو کشورمون با چشمامون غذا میخوریم!

همه ملت کف می‌کنن، میگن یعنی چی، مگه میشه؟ یعنی واقعا با چشماتون غذا میخورین؟! یارو میگه: نه، حدوداً یه وجب پایین تر!

 
یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 19:53 :: نويسنده :

این مطلب رو افراد بی جنبه و کسانی که بیماری قلبی یا کودکان یا سنین کمتر از 18 نخونن!!!!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

. عاقا ما یه همسایه داشیتم اسمش مش غلامعلی بووود.خیلی زنشو دوست داشت! این بنده ی خدا تو سن 70 سالگی مرد. دیلیش رو هم نمیدونم!

از اون روز به بعد هر روز میومد به خواب زنش و میگفت شما رو به خدا قسم میدم منو بیارین تو باغچه ی خونه دفن کنید...

خلاصه بعد از گذشت2 سال و خورده ای زنش"ملوک خانوم" تونست با اجازه ی پزشک قانونی این اجازه رو بگیره تا بیارتش خونه ...

پس از تدفین دوباره کم کم این موضوع به گوش همسایه ها ی دیگه میرسه و بیشتر محله بر اثر خرافات که میگه: "به زودی شبا روحش صدا های ترسناکی در میاره" محله رو ترک کردن...

خلاصه این زنه می مونه و محله ی ارواح...

بعد از مدتی این زنه خیالاتی میشه و صدا هایی عجیب و غرییب میشنوه...

چند وقت بعد یه روز صبح که بلند میشه و میره لب پنجره یوهو متوجه یه چیز عجیب میشه که باورش برای همه سخته! " عاشق این قسمت ماجرام"

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

میبینه که درخت مش غلامعلی تو باغچه سبز شده و جای میوه از مش غلامعلی آویزونه!!!!!!

باورتون میشه؟!؟!؟!؟؟!

یه عالمه مش غلامعلی آبدار و خوشمزه!!!!!

من که گفتم آدم های بی جنبه و کسانی که بیماری قلبی یا کودکان یا سنین کمتر از 18 نخونن!!!!

 


 
یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:مطالب طنز,جوک,فیسبوکی,مطالب جدید,داستان های جدید,گوگل, :: 19:48 :: نويسنده :

واسه یه لحظه فکر کن دخترا برن جبهه:

- نیلوفر اون پسره رو بکش ...

- اااا واسه چی؟ اووووون خیلی جذابه!!

- سارا خشاب ها رو پر کن...

- بزار لاکم خشک شه ....

-نازنین چرا تانک رو نمیزنی؟!؟!؟!

- بزار مو هامو ببندم!!

- زری آماده باش فردا باید بریم خط مقدم ...

- وااای بدبخت شدم!!! فردا چی بپوشم!!!!

 

تو فیسبوک یه دختره پیام داده شما کجا میشینید؟!؟!؟

نوشتم: هرجا که خسته باشم!!!!

بیشعور بلاکم کرد!!!

ملت بی اعصابن!!!

والا بخدا!!!

 

 
شنبه 18 آبان 1392برچسب:مطالب باحال,مطالب خنده دار,مطالب کرکر خنده, :: 14:6 :: نويسنده :

تبلیغ جدید کانون فرهنگی آموزش:

.

.

.

.

.

رینگ رینگ رینگ....

کوشا جان... دوست دخترت!...

- دوست دختر؟!؟!؟

- بله از وقتی که میره کانون با خواهر پشیتیبانش خیلی گرم گرفته!!!...

- تاثیری هم داره؟!؟!؟

- میبینی که دیوث تر شده!!!!!

 
شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده :

تو فرودگاه یکی بود که پشت سرم سیگار میکشید...

رفیقم گفت: ببخشید آقا!.... شما روزی چند تا سیگار میکشید؟!؟!؟

طرف جواب داد: منظور؟!؟!

منظور اینکه اگه پول سیگار هایی رو که میکشیدید به اضافه ی پولی رو که به خاطر سلامتیتون خرج دکتر میکنین رو جمع میکردین الان اون هواپیمایی که اونجاست مال شما بود!....

طرف با خونسردی کامل جواب داد:...تو سیگار میکشی؟!؟!؟

- نه

-به هر حال مرسی بابت نصیحتت ... ضمنآ اون هواپیما که نشون دادی مال منه !!!..... O_0

 

 
شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 13:55 :: نويسنده :

پسره تو کلیسا نشسته بوده که یهو میبینه که یه دختر خیلی خوشگل میاد تو...

پسره میدوه و میره پشت مجسمه قایم میشه ...

دختره میاد میشینه جلوی محراب و میگه ای خدا تو به من همه چیز دادی...

پول دادی...قیافه دادی...خانواده ی خوب دادی...فقط ازت یه چیز دیگه میخوام...

اونم یه شوهر خوبه...یا حضرت مسیح خودت کمکم کن!!!

پسره از پشت مجسمه میاد بیرون میگه عیسی هل نده...هل نده زشته خودم میرم!!!!!

 
جمعه 17 آبان 1392برچسب:, :: 11:6 :: نويسنده : آیدا


پسر:عشقم 1 عکس خوشگل از خودت واسم بفرست

دختر:چشم ولی تو هم محض احتیاط 1 عکس از خواهرت بهم بده عجقم

(شیطون سر پا ایستاد!! سیگارشو خاموش کرد و کف مرتبی به افتخار دخترک زد)

پسر بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترشو فرستاد

(بیچاره شیطون رو آورد به مصرف موادمخدر وشیشه)

دختر:وای مرسی عزیزم:x الان عکسمو واست ایمیل میکنم و عکس دوستشو فرستاد

پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو بازکرد عکس خواهرشو دید!!

(هیچی دیگه... داستان این چت باعث شد شیطون ادامه تحصیل بده! بعدازظهرا هم چندتا کلاس تقویتی گرفته!!)

 

 
جمعه 17 آبان 1392برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : آیدا

 

تو اتوبوس بودم یه پسره میحواست به دختره شماره بده

یهههو پیرزنه برگشت گفت :خجالت بکش این جای خواهرته....

پسره برگشت گفت من نباید شماره خواهرمو داشته باشم؟!!!

 

دختره عمم زنگ زده میگه اینترنت ADSL مون نمیاد،

بهش میگم کدو‌م چراغاتون روشنه؟

میگه یکی چراغای حال یکی هم تو‌ اتاق من مهتابی روشن

خدایا این تاوان کدوم گناهمه؟

 
دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:, :: 13:9 :: نويسنده :

یه افسر پلیس ماشین پرسرعتی رو متوقف می کنه. افسر می گه : من سرعت 80 مایل در ساعت رو برای ماشینتون ثبت کردم

راننده می گه: خدای من، من ماشینو رو سرعت 60 مایل کروز کرده بودم. فکر کنم رادارتون نیاز به تنظیم داره.

همسر مرد درحالی که داره بافتنی می بافه و سرش پایینه می گه: عزیزم لوس نشو. خودت می دونی که این ماشین سیستم کروز نداره

افسر که شروع می کنه به نوشتن جریمه می کنه راننده رو می کنه به زنش و زیر لب می غره که: برای یه بارم که شده نمی تونی دهنتو بسته نگه داری؟

زن درحالی که محجوبانه می خنده می گه: عزیزم باید خوشحال باشی که دستگاه راداریابت( دستگاهی که رادار سرعت سنج پلیس رو پیدا می کنه و خبر میده) خاموش شد وگرنه سرعتت از اینم بیشتر می شد

افسر که شروع می کنه جریمه دوم رو بابت دستگاه راداریاب غیرقانونی بنویسه مرد از بین دندونای بستش به زنش می غره که: زن، نمی تونی دهنتو بسته نگه داری؟

افسر اخم می کنه و میگه : متوجه شدم که کمربند هم نبستید اینم اتومات یه جریمه 75 دلاریه

راننده می گه: آره. من بسته بودمش ولی وقتی شما به من گفتی بزنم کنار بازش کردم تا بتونم مدارکمو از جیب پشتم دربیارم

زنش می گه: نه عزیزم تو خودت خوب می دونی که کمربندت بسته نبود. تو هیچ وقت موقع رانندگی کمربند نمی بندی

افسر که شروع می کنه به نوشتن جریمه سوم مرد رو می کنه به زنش و با فریاد منفجر می شه:چرا خفه نمی شی؟

افسر به زن نگاه می کنه و می گه: خانوم همسرتون همیشه با شما اینطوری صحبت می کنه ؟

(عاشق این قسمتشم)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
زن: نه ، فقط وقتی مست كرده باشه اينطوري ميشه :دی

 

کره ای: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه عشقت عذاب آور نیست
آمریکایی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه ساندویچ گرم عذاب آور نیست
یونانی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه دسته چک عذاب آور نیست
انگلیسی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مهمونی بزرگ عذاب آورر نیست
برزیلی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مسابقه فوتبال عذاب آور نیست
ایرانی: انگار شما تا حالا با dialup کار نکردید!!!

 
پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 16:54 :: نويسنده : آیدا

 

میگن آرامش یعنی هروقت قهر کنی مطمئن باشی کسی جاتو نمی گیره

ما که تا یه عشوه اومدیم طرف عروسی کرد رفت

=

 

 
پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : آیدا

دخترا در بازگشت از سفر سه روزه خارج از کشور ..!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مــــای گـــاد!
وااای خيلی هَـــپي ام!
چطوری مای فرندِ من! کلی ميست کرده بودم!
خدارو تنکس،همه چی اوکيه!!
وااای دَدی و مامی رو ببين!
وااااوووو تهران چقدر چنج شده!
قبلانا اين ميدون اونور نبود؟
آآآآخ کبابِ ايرووونی با توميتو!
ساری شما به توميتو چی ميگين ؟!
وای اصلا فارسی نمیتونم صحبت کنم!!!!!!!!!!

 
پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : آیدا

فرهنــگ لغــات ايــرانــي:
گـُـه نخــور = اجازه بده من اول حرف بزنم
گـُـه بخــور = اول شما صحبت كنيد
گـُـه خــوردي = با نظر شما مخالفم
گـُـه مفــت نخــور = اظهار نظر نفرماﺋيد
هــــی گـُـه = با شما هستم
هيــچ گـُهــى نيستــي = هنوز به كسب تجربه نیاز دارید
چــه گـُهــى هستــي...!؟ = ببخشيد شما...!؟
هــر گـُهــى ميخــورى بخــور = تصميم با شماست

 
پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 16:29 :: نويسنده : آیدا

اﻣﺮوز ﺑﻪ دﺧﺘﺮ ھﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻐﻠﯿﻤﻮن ﮔﻔﺘﻢ :
اﻣﺴﺎل ﺳﻌﺎدت ﻧﺪاﺷﺘﯿﻢ
ﻧﺬری ﺷﻤﺎ رو ﺑﺨﻮرﯾﻢ ...
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺑﮫﻢ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺳﻌﺎدت ﻧﻤﯿﺨﻮاﺳﺖ ، اﮔﻪ ﻗﺪ ﯾﻪ ﻧﺨﻮد "ﺷﻌﻮر "داﺷﺘﯽ و ﺗﻮ اﯾﻦ 15 ﺳﺎﻟﯽ ﮐﻪ ھﻤﺴﺎﯾﻪ ھﺴﺘﯿﻢ
ﯾﻪ ﺑﺎر ﺑﺠﺎی"ﺧﺪا ﻗﺒﻮل ﮐﻨﻪ " ﯾﻪ
ﮔﻞ رز ﻣﯿﺬاﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﻇﺮف و ﭘﺲ ﻣﯿﺪادی اﻻن ﺑﺎ 4 ﺗﺎ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮕﺎﻣﻮن
ﭘﺎی دﯾﮓ ﻧﺬری ﺑﻮدﯾﻢ...
دﺧﺪر ھﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﯽ اﻋﺼﺎﺑﯽ دارﯾﻤﺎ ...
ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺲ ﺑﮕﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻪ ﺧﺪا ﺧﻮدﻣﻮن ﻣﺨﺎطﺐ ﺧﺎﺻﯿﻢ ﺑﻌﻠﻪ.

 

 
پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : آیدا

چراجونای امروزی مابیشتروبلاگهای عاشقانه باجملات شکستی و................دوس دارن تاخنده وشادی که براشون کلی خوبه وباعث میشه که روحیشون تقویت بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوشحال میشم هرکی نظرشوبگه

 

جوک های فازی :)) 19

زنه شوهرش رو واسه نماز صبح بیدار کرد!

شوهره گفت: ول کن بعدا قضاش رو میخونم!

زنه گفت: ولی شرع گفته باید سر وقت بخونی

مرده گفت: ولی شرع گفته ۴ تا زن هم میتونم بگیرما

زنه گفت بخواب عزیزم خدا خیلی بخشندست :) )) والا
.

.

آهای اونایی که یکی دوستون داره :
به جهنم !
مارو همه دوس دارن :D

.

.وقتی که ما ایرانیا میخوایم کسی رو ستایش کنیم؛
عجب نقاشیه نکبت…
چه دست فرمون داره توله سگ…
چه صدایی داره کثافت …
چه گیتاری میزنه ناکس…
استاده کامپیوتره لامصب…
عجب گلی زد بی وجدان…
بی شرف کارش خیلی درسته…
دوستت دارم وحشتنـــــاک…

وقتی که میخوایم ناسزا بگیم یا نیش و کنایه بزنیم ؛
برو شازده…؟
چی میگی بامعرفت …؟
آخه آدم حســـابی…؟
چطوری آی کیو…؟
به به استاد معظــــم…؟
کجایی با مرام…؟
آقای محترم…؟
برو دکتـــر برو…؟

.

.هرکی نیمه ی گمشده ی منو پیدا کرد

.

.

.

.

.

بندازه صندوق پست ...!

مال مردم خوردن نداره به خدا
.

.

ﺩﯾﺪﯾﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻤﺎ دختره ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻣﯿﺮﻩ ﻟﺐ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ پسرﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﮐﻨﺎﺭﺵ.؟

اينا همش ﭼﺮﺗﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺘﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺳﮓ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﮐﺮﺩﻥ

 
دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, :: 19:16 :: نويسنده : آیدا

نظرتون درمورداین دوتاجمله چیه؟

من 100%به حرفشون ایمان دارم وشما؟؟؟؟؟؟؟؟

 
یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:, :: 12:44 :: نويسنده : آیدا

 

قابل توجه آقا پسرا:

از شنيدن عزيزم از زبون دوست دخترتون زياد ذوق نكنيد ، ماها به عكس پايين

هم همينو ميگیم
:)))))))))

 

 
یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : آیدا

چرا خدا مردها را آفرید؟
۱٫ هدف خاصی نبود
۲٫ گِل اضافه مونده بود
۳٫ نسخه آزمایشی بود
۴٫ اصلا کار خدا نبود
چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟
۱٫ از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند
۲٫مگه ما روی زمین مرد هم داریم
۳٫ وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد
۴٫ حالا چه عجله ایه؟
اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟
۱٫ چیز خاصی نمی آفرید
۲٫ پیراشکی
۳٫ خروس دریایی
۴٫ فضای خالی
اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
۱٫ مگه قراره اتفاقی بیافته
۲٫ خارشتر کویر لوت که آفت نداره
۳٫اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد
۴٫ یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر
چه وقت مردها عاشق می شوند؟
۱٫ چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
۲٫ هر وقت مامانشون بگه
۳٫ چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند
۴٫ یک روز از همین روزا !
مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟
۱٫ در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند
۲٫ جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون ۴ نیوتن)

معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟
۱٫ هر که پیش آمد خوش آمد
۲٫ به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه
۳٫ ده بیست سی چهل
۴٫ به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز ۱ مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

 
شنبه 20 مهر 1392برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : آیدا

سلام

به دلیل وجودیاعدم وجودمطلب جدیدخواستم شماروازخبرمهم ترازاین مطالب باخبرکنم هرکی گفت چیه؟؟؟؟؟

ننننننننننننننه اشتباه فک کردی یکم بیشترفک کن
بازم اشتب بیدبزارخودم بهتون بگم


 

 

 

 

بروبالا







بالاتر









بازم بالاتر










ای باباتوهنوزفرق بالاوپایین رونمیدونی ؟؟؟؟؟؟؟؟

اول بیابالاوپایین روبهت یادبدم بعدبریم سرموضوع

ازشوخی گذشته امروزکلی خرکیف شدم میدونی چرا؟؟؟آخه بعدیه عمری چندتافرمول فیزیک کشفیدم

 

مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !
خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !


دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند
چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند
روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!
بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند !
بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز ! او گذشـــت
بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند
دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند
کــج نیندیشید !! فکــر همســــــر دیگر نیَند !
از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !!

 

 
پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : آیدا

آقایون چطور از عابر بانک پول می گیرند ؟

۱- با ماشین میرن سراغ بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک

۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن

۳- کد رمز رو میزنن و مبلغ درخواستی رو وارد میکنن
 
۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن
 
 

خانمها چطور از عابر بانک پول می گیرند ؟

۱- با ماشین میرن دم بانک

۲- توی آینه آرایششون رو چک میکنن

۳- به خودشون عطر میزنن

۴-  موهاشون رو چک میکنن

۵- توی پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن

۶- توی پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن

۷- بلاخره ماشین رو پارک میکنن و میرن دم دستگاه عابر بانک

۸- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن

۹- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه

۱۰- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون

۱۱- دنبال کارت عابر بانکشون میگردن

۱۲- کارت رو وارد دستگاه میکنن

۱۳- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یادداشت کردن میگردن

۱۴- کد رمز رو وارد میکنن

۱۵- دو دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن

۱۶- کنسل میکنن

۱۷- دوباره کد رمز رو میزنن

۱۸- کنسل میکنن
 
۱۹- به همسرشون زنگ میزنن که طریقة وارد کردن کد صحیح رو براشون بگه
 
۲۰- مبلغ درخواستی رو میزنن
 
۲۱- دستگاه ارور میده
 
۲۲- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن

۲۳- دستگاه ارور میده

۲۴- بیشترین مبلغ ممکن رو درخواست میکنن

۲۵- انگشتاشون رو برای شانس روی هم میذارن

۲۶- پول رو میگیرن

۲۷- برمیگردن به ماشین

۲۸- آرایششون رو توی آینه چک میکنن

۲۹- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن

۳۰- استارت میزنن

۳۱- پنجاه متر میرن جلو

۳۲- ماشین رو نگه میدارن

۳۳- دوباره برمیگردن جلوی بانک

۳۴- از ماشین پیاده میشن

۳۵- کارتشون رو از توی دستگاه عابر بانک برمیدارن

۳۶- سوار ماشین میشن

۳۷- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده

۳۸- آرایششون رو توی آینه چک میکنن

۳۹-  نگاهی به موهاشون میندازن

۴۰- راه میفتن و میندازن توی خیابون اشتباه

۴۱- برمیگردن

۴۲- میندازن توی خیابون درست

۴۳- پنج کیلومتر میرن جلو

۴۴- ترمز دستی رو آزاد میکنن (میگم چرا انقدر یواش میره ها!)

۴۵- به حرکت ادامه میدن  

 
پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, :: 11:8 :: نويسنده : آیدا

fun-pic-radsms04

 
پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:جو,طنز,اس ام اس,فیسبوق,ترول,مطالب خنده دار,عکس های جدید, :: 10:53 :: نويسنده : آیدا

پسر در حال دویدن…

زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟
خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو!
(شپلخخخخخ “صدای پس گردنی”)
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!

دخترها

دختر در حال راه رفتن…
دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!!

 
پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : آیدا

 

اون چیه كه زمستون خونه رو گرم میكنه وتابستون روی درخته ؟


.




.




.




.




.

 

 


بخاریه...؟




ماله خودمه دلم می خواد بزارمش بالای درخت....!!!


ای بابا عجب گیری افتادیم ها... :|

 

 
پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, :: 10:35 :: نويسنده : آیدا

مراحل ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ
ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﭗ ﻭ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﺎ ﻭﺳﻂ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ
ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ

ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﯾﺮاﻥ...
ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﭗ . ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ . ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺟﻠﻮ . ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ
ﭼﭗ . ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ . ﺩﻭﻗﺪﻡ ﺟﻠﻮ .
ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﭗ . ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ . ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻭﺳﻂ
ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ . ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﭗ . ﺯﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺭﺭﺭﺭﺗﺖ :l
ﺍﻧﺎ ﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﻧﺎ ﺍﻟﯿﻪ ﺭﺍﺟﻌﻮﻥ
:))))

 
چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:, :: 15:25 :: نويسنده : آیدا

گاو اولی: ما...

گاو دومی: مااااا ماااماااااااااااااا

گوسفند وارد ماجرا میشه: بع بع بع

گاو اولی: مااااا

گوسفند دومی: بع بععععععععععع

گوسفند اولی: بع بع.......

.

.

.

.

.

.

نه واقعا نشستی این گفت و گو رو تا آخر خوندی؟

الان هم منتظر بقیه ماجرا هستی؟ ای جانم.......

خودا نگیرش از ما